عبارتی که مطرح کردنش رابطه بین شما و مدیرتان را خراب میکند
نحوهی تعامل شما با مدیرتان بسیار بااهمیت است. گاهی یک عبارت ساده، مقدمهای برای سوءتفاهم و اختلاف ایجاد میکند و نهایتا ممکن است باعث از دست دادن یک شغل خوب شود. در این مقاله عباراتی را که میتواند رابطه شما و مدیرتان را دچار مشکل کند بررسی میکنیم.
در این مقاله ده مورد از اشتباهاتی را که در روابط بین کارکنان و مدیران، مشکلات بزرگی ایجاد میکند، عنوان میکنیم. این اشتباهات و عبارتهای نادرست میتوانند یک رابطهی خوب را به کلی خراب کنند و باعث شوند که شغل خود را از دست بدهید. امیدواریم با کمک این مقاله بتوانید تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کنید.
شما میتوانید و باید در مورد افزایش حقوق خود با مدیرتان صحبت کنید، البته در شرایطی که این درخواست شما به دنبال موفقیتها و دستاوردهای ارزشمندی در زمینهی کار باشد. مشکلات و نیازهای شخصی شما ربطی به فرایندهای شغلی ندارد و باعث نمیشود که به خاطر آنها از کارفرما درخواست افزایش حقوق کنید. مهم نیست که چقدر ممکن است بیادبانه به نظر برسد، ولی در نهایت مدیر شما به هیچ عنوان به مسائل و مشکلات شخصیتان اهمیتی نمیدهد. البته در شرایط بسیار دشوار میتوانید درخواست مساعده کنید، ولی در سایر موارد بهتر است که ثابت کنید، لیاقت افزایش حقوق را دارید؛ بهجایاینکه برای دریافت پول بیشتر، ترحم مدیر را برانگیزید.
اگر برنامهی کاری شما به نحوی است که یک برنامهی روزانه برای انجام برخی از موارد مشخص شده دارید، بعد از انجام آنها میتوانید از این عبارت استفاده کنید و محل کار را بعد از انجام وظایف محوله ترک کنید. در سایر شرایط که ساعت کاری مشخصی دارید، استفاده از این عبارت میتواند به روابط کاری شما آسیب جدی بزند. در درجهی اول با گفتن این جمله نشان میدهید که به کار و محیط کاری خود علاقهای ندارید و از طرف دیگر به جای اینکه مجوز خروج از محل کار بگیرید، با انبوهی از وظایف جدید مواجه میشوید.
توانایی پذیرش اشتباهات بدون توجیهکردن و مقصردانستن دیگران، یکی از نشانههای بلوغ فکری در افراد است. چنین کارمندی شایستهی اعتماد و احترام است، حتی اگر گاهی اوقات اشتباهاتی مرتکب شود. حتی اگر اشتباه از دیگران باشد، روشهای بسیاری وجود دارد که این نکته را به کارفرما اعلام کنید، بدون اینکه این مسئله شخصی شود و زمانی که نتیجهی نهایی به ذکر این نکته وابسته باشد. در مجموع، غیبتکردن و بدگویی از دیگران، رفتاری مضموم و ناپسند است، مگر اینکه شرایط خاصی به وجود آمده باشد.
اگر به شما در مورد اشتباهی تذکر داده شد، بهترین عبارت میتواند این جمله باشد:
اگر واقعا قصد دارید که کارتان را ترک کنید، این کار را انجام دهید. اگر از تهدید به رفتن، سوءاستفاده کنید تا حرف خود را به کرسی بنشانید، بعد از یک یا دوبار که چنین رفتاری از خودتان نشان دهید، دیگر کسی شما را جدی نمیگیرد و البته باید بدانید که هیچ فردی نیست که غیرقابل جایگزینی باشد و بههرحال کسی پیدا میشود که جای شما را بگیرد. بنابراین اگر بعد از ترک محل کار، کسی جای شما را گرفت، تعجب نکنید.
فرقی نمیکند که در مورد تصمیمات مدیر سابقتان حرف بزنید یا در مورد عادات فردی خودتان. این عبارت را اگر به این شکل استفاده کنید معانی مختلفی دارد که تقریبا برابر است با این جمله که «مدیر سابقم این کار را بهتر انجام میداد».
هیچکس این مقایسهها را دوست ندارد. در واقع نوعی تنبلی و عدم تمایل به تغییر، در پس این عبارات وجود دارد. دنیای مدرن، به سرعت درحال رشد و توسعه است و افرادی که تفکر انعطافپذیر دارند، نسبت به افرادی که به سختی محافظهکاری میکنند، گرانبهاترند.
این عبارت معمولا اینگونه برداشت میشود که چندان مایل نیستید وظیفهای را که به شما محول شده، به انجام برسانید و اگر کارها درست پیش نرود، این عبارت به شما کمک میکند که از زیر بار مسئولیت در محیط کار، شانه خالی کنید. وقتی شما میگویید: «سعیم را میکنم»، مدیرتان این عبارت را میشنود: نمیخواهم این کار را انجام دهم.
تنها جملهای که از این عبارت بدتر است، این است که بگویید نمیتوانم این کار را انجام بدهم. بسیار اهمیت دارد که در محیط کاری، نتایج واقعی را نشان بدهید. به همین دلیل است که باید قبل از انجام هر کاری، در مورد مشکلات احتمالی بحث کنید و در مورد اینکه چه زمانی و چه موقع مشکلاتی پیش میآید، صادق باشید.
همهی کارمندان برای دستیابی به اهداف شرکت تلاش میکنند. آیا همهی وظایف فعلی شما در جهت رسیدن به این اهداف است؟ اگر مدیرتان کار جدیدی به شما محول میکند، احتمالا برنامهی عملکرد شرکت تغییر یافته است. به همین دلیل است که بهتر است ابتدا مشخص کنید که کدام وظیفهی محوله، دارای الویت است. گاهی بعضی از این وظایف آنقدر اهمیت دارند که باید سایر کارهای خود را کنار بگذارید و بر وظیفهی جدید محول شده، تمرکز کنید. اما گاهی اوقات وظایف عادی و روتین شما از اهمیت بیشتری برخوردارند، به همین دلیل باید به رویهی کارکردن خود و انجام وظایف همیشگی ادامه دهید تا مدیرتان فرد دیگری را برای انجام وظیفهی جدید پیدا کند.
شما برای کاری که انجام میدهید باید دستمزد بگیرید، ولی درخواست پاداش برای انجام وظایف کوچک کار شایستهای نیست، وقتی میتوانید آن را رایگان انجام دهید و برای موفقیت شرکت تلاش کنید. اما در این مورد بسیار مراقب باشید. اگر همیشه برای کمکرساندن به بقیه پیشقدم باشید، احتمال این وجود دارد که از مهربانی شما سوء استفاده شود. منظور از کمک به دیگران، کمکهایی در حد اصلاح یک گزارش یا کمک به یک همکار جدید است، نه اینکه مجبور باشید تعطیلات خود را صرف این کار کنید.
قرارداشتن در یک تیم به معنی حضور در یک کشتی است. هر مشکلی که امروز مستقیما با شما ارتباطی نداشته باشد، به مرور زمان بزرگتر میشود و شرکت محل کارتان را با مشکلات جدیتری مواجه میکند که فردا، روی شغل شما تأثیر میگذارد. اگر میدانید که مشکل را چطور حل کنید، راه حل آن را ارائه کنید. حتی اگر با راه حل شما، این مشکل حل نشود، حداقل اشتیاق خود را برای حل مشکلات شرکت نشان دادهاید. دفعات بعد، مدیر روی شما و راهحلهایتان حساب ویژهای باز میکند و از شما توصیه میخواهد که این نکته، برای یک کارمند بسیار ارزشمند خواهد بود.
هر مدیر معمولا بعد از شنیدن این جمله زیاد خوشحال نمیشود. اگر چیزی برایتان واضح نیست، باید قبل از شروع وظایفتان کاملا در مورد آن صحبت کنید تا همه چیز برایتان جا بیافتد. نه اینکه مطابق با میل خود رفتار کنید و بعد به کارفرما بگویید که «فکر میکردم این کار، صحیحتر باشد». همانطور که قبلا هم گفتیم، توانایی پذیرش اشتباهات و پذیرفتن مسئولیت آنها، از هر توجیه و عذر و بهانهای ارزشمندتر است.
آیا شما تا به حال در چنین شرایطی قرار گرفته اید؟ به جای عبارتهای فوق چه جایگزینهای بهتری سراغ دارید؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با ما درمیان بگذارید.
منبع: Bright Sid